به گزارش خبرگزاری فارس از قم، تاریخ انقلاب را که ورق میزنی مملو است از برگهای درخشانی که ملت ایران از ابتدای نهضت امام خمینی یکی یکی تاکنون رقم زدهاند، اما اگر با دقت و تأمل بیشتر بنگری متوجه یک وجه اشتراک در میان تمام صفحات زرین این تاریخ میشوی که تمام آنها را به هم پیوند داده و آن حسین(ع) است و عاشورای حسین(ع).
بنیانگذار انقلاب با شعار «هیهات منالذله» حسین(ع) نهضت را آغاز کرد و مردم نیز با لبیک یا حسین(ع) به ندای آن پیر فرزانه پاسخ دادند که منجر به پیروزی انقلاب شد پس از آن نیز چه در هشت سال جنگ تحمیلی چه در زمان افتخارآفرینیهای علمی این اقتدا به قیام عاشورا بود که این انقلاب را در برابر تمام توطئهها استوار نگه داشت.
به 9 دی سال 88 هم که رسیدیم باز هم عشق و علاقه مردم به سیدالشهدا(ع) حماسهای بینظیر خلق کرد و طومار فتنه و فتنهگران را در هم پیچید و امروز نیز افتخاری دیگر نصیب ایران اسلامی شده است که باز هم با نام سیدالشهدا(ع) عجین است و این افتخار چیزی نیست جز ساخت ضریح مطهر اباعبدالله الحسین(ع).
پس از حدود شش سال کار و تلاش مجدانه و با مشارکت همه مردم و با دستان هنرمندان ایرانی افتخار ساخت ضریح مطهر سیدالشهدا(ع) نصیب مردم ایران و مردم شهر عش آل محمد شد.
شنیدن حرفهای کسی که از فعالان انقلاب و دفاع مقدس است و سالها افتخار خدمت گذاری به زائران خانه خدا و عتبات عالیات را داشته است و امروز نیز مدیریت پروژه ساخت ضریح اباعبدالله(ع) و مسئولیت کاروان سفینه النجاة (انتقال ضریح از قم به کربلا) بر عهده او بوده است خالی از لطف نیست.
محمود پارچه باف 57 ساله امروز هر چند از ساخت موفقیت آمیز ضریح و همچنین انتقال ضریح به کربلا خرسند است اما هنوز در چهرهاش آرامش به نظر نمیرسد و خود میگوید که هنوز التهاب دارد و زمانی به آرامش میرسد که ضریح نصب شود و مردم به زیارت آن نائل شوند.
ناگفته نماند قاطعیت تصمیمات حاج محمود در کارگاه و کاروان در نوع خود مثال زدنی بود. با توجه به مسئولیتی که هیئت امنای ساخت ضریح بر عهده وی گذاشته بودند حرف اول و آخر را او میزد و اگر حرفی را میزد تا به ثمر رسیدن بر روی آن میایستاد.
او در این زمینه معتقد است که اگر قرار باشد در یک کاروان به این عظمت تصمیمات پشت سر هم تغییر کند و یا چند نفر بخواهند خودسرانه عمل کنند رسیدن به مقصد ناممکن میشود.
بارها در طول مسیر کاروان سفینه النجاة شاهد بودم وی در مقابل کسانی که خودسرانه عمل میکردند با هر سمت و مسئولیتی با قاطعیت میایستاد و تنها چیزی که برایش مهم بود رسیدن ضریح مطهر اباعبدالله(ع) به کربلا در کمال صحت و سلامت بود.
خواندن ماحصل گفت و گوی دو ساعت و نیمه کسی که خود را خادم سیدالشهدا(ع) و زائران آن حضرت میداند و در دو مرحله یک بار غیرعلنی و یک بار علنی، قطعات ضریح مطهر را به کربلای معلی منتقل کرده است خالی از لطف نیست.
فارس: در ابتدا برای شروع باب گفتوگو به طور مختصر از نحوه واگذاری ساخت ضریح به ایرانیها بگویید.
وقتی ما از طریق برادر بزرگوارمان مرحوم حاج محمد دانش آشتیانی متوجه شدیم مسئولان عتبه حسینی تصمیم بر تعویض ضریح دارند، بلافاصله با همت خود ایشان هیئت امنایی را تشکیل و بررسیها و تلاشهای زیادی انجام دادیم تا این افتخار نصیب ایرانیها شود. زیرا بسیاری از کشورها از جمله فرقه اسماعیلیه (بحره) هند برای انجام این کار پیگیریهای زیادی کردند. البته در ملاقاتهایی که با آیتالله سیستانی داشتیم ایشان هم تاکید داشتند که این کار توسط ایرانیها انجام شود به گونهای که فرمودند «شما قمیها و شما ایرانیها در خدمت به اهل بیت پیشگام بودهاید، من میخواستم این کار را شما انجام دهید» و با عنایت ایشان این افتخار به ایرانیها رسید.
در همین راستا در سوم شعبان سال 85 سلمین حاج شیخ عبدالمهدی کربلایی تولیت عتبه حسینی برای ما فرستاده شد و به لطف خدا و عنایت سیدالشهدا کار ساخت ضریح مطهر حضرت اباعبدالله الحسین رسماً به ایرانیها واگذار شد و از همان زمان ما با جدیت کار را آغاز کردیم.
با توجه به اینکه انجام صحیح کار مورد توجه تمام دستاندرکاران ساخت به ویژه هیئت امنا بود در همین راستا برای بهره گیری از رهنمودهای مراجع عظام تقلید و علما دیدارهایی جداگانه با این عزیزان در قم و نجف داشتیم و همچنین جلساتی نیز با اساتید دانشگاههای ایران برگزار کردیم تا بتوانیم اثری زیبا و ماندگار بر جای بگذاریم.
به دنبال این دیدارها و جلسات، تحقیقات و بررسیهای بسیار جامعی انجام شد و از اساتید بزرگی همچون استاد فرشچیان به عنوان طراح و استاد حسینی موحد در خطاطی استفاده کردیم.
بالاخره پس از حدود شش سال کار و تلاش مداوم کار ساخت ضریح به پایان رسید و ششم مهر ماه سال جاری مصادف با شب میلاد حضرت ثامن الحجج(ع) مراسم رونمایی از ضریح جدید اباعبدالله الحسین در کارگاه ساخت ضریح در مدرسه علمیه معصومه قم با شکوه خاصی برگزار شد.
*نظر مقام معظم رهبری در خصوص چگونگی انتقال ضریح جدید امام حسین
فارس: گفته میشود در راستای دیدارهایی که با بزرگان داشتید خدمت رهبر معظم انقلاب رسیدید و ایشان در این دیدار بر راهاندازی کاروانی برای انتقال ضریح امام حسین(ع) به کربلا تاکید داشتند.
ما در آخرین دیدارمان که حدود پنج سال پیش با مراجع و علما داشتیم، خدمت مقام معظم رهبری رسیدیم و گزارشی از نحوه اجرای کار و اقدامات انجام شده و برنامههایمان ارائه کردیم. ایشان در این دیدار فرمودند «انشاءالله این کار زیبا و شیرین در قالب کاروانی موفق به کربلای معلی اعزام شود».
در آن زمان برداشت ما از «کاروان موفق» این بود که ضریح مطهر به سلامت به کربلا برسد و موفقیت را در این میدیدیم.
اما وقتی کاروان سفینه النجاه به راه افتاد و ما ناخودآگاه دیدیم که نیرویی خارج از اراده ما، کاروان را هدایت میکند تا از این اثر نفیس و هنر ایرانی که نشاندهنده عشق و ارادت ملت ایران به ساحت مقدس حضرت ولی عصر(عج) است یک بهره تبلیغی در راستای نشر فرهنگ عاشورا ببریم. آنجا بود که متوجه شدیم منظور آقا از «کاروان موفق» بهره برداری از این موقعیت مناسب است. هر چند تمام برنامه سفر برنامهریزی و هدف گذاری شده بود اما آنچه ما توقع داشتیم نشد، بلکه آنچه باید میشد اتفاق افتاد و حرکت عظیم عاشورایی بینظیر و غیرقابل توصیفی توسط مردم ایران در استقبال و بدرقه از ضریح مطهر رخ داد که دیگر تکرار نخواهد شد.
وقتی آیتالله جزایری نماینده ولی فقیه در استان خوزستان و امام جمعه اهواز گفت که کاروان سفینه النجاة استان خوزستان را بیمه و تلاشهای وهابیت را که بیش از پنج سال است در این استان با هزینههای زیاد بر روی جوانان کار میکنند را خنثی و برملا کرد، به عمق سخنان رهبر معظم انقلاب بیش از گذشته پیبردیم.
پرواز اختصاصی و رایگان برای انتقال 70 درصد از ضریح به عراق
فارس: پس از اینکه ساخت ضریح مطهر با موفقیت به پایان رسید باید برای انتقال آن به کربلا برنامهریزی میکردید، این کار چگونه انجام شد؟
پروژه ساخت یک پروژه مستقل بود که بحمدالله و با عنایت سیدالشهدا انجام گرفت، اما انتقال ضریح نیز برای خود یک پروژه مستقلی بود. در همین راستا در قم جلسهای با مسئولان عتبه حسینی داشتیم و در آن جلسه قرار شد ما تا پنجم صفر ضریح مطهر را به کربلای معلی منتقل کنیم.
بنده به اعضای هیئت امنا پیشنهاد دادم که انتقال بخش عمده ضریح مطهر به صورت هوایی صورت بگیرد که همگی اعضا موافقت کردند. به همین منظور برای اینکه بتوانیم ضریح مطهر را به صورت مطمئن به کربلا منتقل کنیم 70 درصد کار را با برنامهریزی که انجام دادیم با کمک شرکتهای بسته بندی مجهز و معتبر تهران بسته بندی کردیم که ضریح در انتقال آسیب نبیند و در نهایت شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران (هما) قطعات ضریح مطهر را به صورت افتخاری و با یک پرواز اختصاصی از فرودگاه امام(ره) به نجف اشرف منتقل کرد.
فارس: با وجودی که خیالتان از انتقال هوایی آسوده بود و اقدام به این کار کردید، اما چرا خبر خاصی از این انتقال در ایران منتشر نشد؟
با توجه به اینکه در مرحله نخست قرار بود 70 درصد ضریح مطهر به صورت هوایی منتقل شود و بنا داشتیم که بخش دوم را به صورت علنی انتقال دهیم، تصمیم گرفتیم که این کار را به صورت غیررسمی و غیرعلنی انجام دهیم. به همین دلیل ما قطعات را از قم که انتقال دادیم هیچ خبری در این خصوص به رسانهها ندادیم. تنها چند روز قبل از حرکت به مسئولان عتبه حسینی اطلاع دادیم.
استقبال مسئولان عراقی از مرحله نخست انتقال ضریح امام حسین به عراق
فارس: یعنی در عراق هم همین طور به طور غیرعلنی قطعات را به مکانی که در نظر گرفته شده بود انتقال دادید؟
تصور ما همین بود. اما مسئولان عتبه حسینی در کمتر از چهار روز که زمان ورود قطعات ضریح به نجف را به آنها اطلاع داده بودیم برنامه مفصلی را برای استقبال تدارک دیده بودند.
ما سه شنبه 23 آبان (دو شب مانده به محرم) وارد نجف شدیم. وقتی درب هواپیما باز شد و بنده بر روی پله هواپیما آمدم، متوجه شدم عده زیادی در فرودگاه به استقبال آمدهاند. جمعیت زیادی از مسئولان کشور عراق اعم از عتبه علوی، عتبه حسینی، استاندار نجف و بسیاری از شخصیتهای حوزوی نجف و جوانهای کربلا با دستههای گل به فرودگاه آمده بودند و استقبال خوبی از ضریح مطهر به عمل آمد.
پس از مراسم استقبال و تخلیه جعبههای قطعات ضریح، مردم این جعبهها را گل میزدند و به پنج دستگاه تریلی بزرگ که آماده شده بود منتقل کردند. وقتی از باند فرودگاه خارج شدیم با تعداد زیادی از ماشینهای نیروهای انتظامی، امنیتی، نفربرهای ارتشی و نیروهای پلیس عراق مواجه شدیم که با اسکورت ما را به سمت شهر نجف هدایت کردند.
با تریلیها به سمت حرم حضرت امیرالمؤمنین حرکت کردیم. به زیارت ضریح امام علی(ع) رفتیم و در آنجا به شکرانه انتقال موفق ضریح تا نجف سجده شکر به جای آوردیم و شب را در آنجا سپری کردیم.
سحرگاه متوجه شدیم تریلیها را با پرچمهای لبیک یا حسین و بنر ضریح جدید تزئین کردهاند. بعد از نماز صبح مراسم بسیار زیبایی توسط خدام بارگاه امام علی در جلوی صحن حضرت زهرا اجرا شد و پس از آن ما به سمت کربلا حرکت کردیم.
تعطیلی مدارس نجف
آن روز مدارس نجف تعطیل شده بود و مردم برای همراهی آمده بودند و نقل و شکلات بر روی ماشینها میریختند. در بین راه از نجف تا کربلا نیز عشایر و قبائل با لباسهای خاص خود به استقبال آمده و ضمن ابراز ارادت به ساحت مقدس امام حسین(ع) جلوی ماشینها گوسفند قربانی میکردند.
به کربلا که رسیدیم مردم و هیئات با طبل و دمام به استقبال آمده بودند و ما به همراه تولیت حرم حسینی، استاندار، نمایندگان مجلس و اکابر و شیوخ کربلا حدود دو کیلومتر پیاده روی کردیم تا تریلیها در صحن عقیلة الزینب حرم امام حسین مستقر شدند و در آنجا مراسم استقبال رسمی توسط تولیت و مسئولان حرم اجرا شد.
قطعات ضریح مطهر یک شبانه روز در صحن عقیلة الزینب مستقر بود و بعد به انباری که از قبل آماده شده بود منتقل شد و آنجا با نظارت خودمان قطعات را به ترتیبی که در زمان نصب به آن نیاز داریم قرار دادیم. جالب اینکه در عراق حضرت آیت الله مصباح را که همزمان در کربلا حضور داشتند ملاقات کردیم و ایشان آنجا به ما فرمودند «من دعا میکنم که انشاءالله مابقی ضریح به سلامت به کربلا برسد».
ماجرای تحویل ضریح به اباعبدالله الحسین
فارس: پس از انتقال 70 درصد قطعات ضریح، مسئولان عتبه حسینی کلید ضریح فعلی اباعبدالله را به شما دادند و گفتند خودتان ضریح جدید را به حضرت سیدالشهدا تحویل دهید.
شب اول محرم بود و حرم برای غبار روبی ضریح اباعبدالله قرق شده بود. من وقتی به زیارت مشرف شدم سید افضل شامی نایب التولیه حرم، کلید درب ضریح سیدالشهدا را به من داد و گفت: چرا میخواهی ضریح را تحویل ما بدهی خودت برو و به آقا تحویل بده.
حال من آنجا منقلب شد در حالی که کلید دستم بود زانوهایم توان از دست داد و ناخودآگاه به سجده افتادم، باورم نمیشد که من روسیاه بروم و با سیدالشهدا نجوا کنم و بگویم من ضریح شما را آوردهام. من که کاری انجام نداده بودم مردم این ضریح را ساختند من تنها خادم و غلامی در این راه بودم نمیدانم چطور قرعه به نام من افتاد.
البته یقیناً دعای پدر و مادر موثر بوده است، من نسبت به مادرم احترام بسیاری قائل بودم. شبها که به منزل میرفتم اگر خواب بود کف پای ایشان را میبوسیدم دستش را جلوی بچههایم میبوسیدم و احترامش میکردم بعد از فوت ایشان هم سعی میکردم با تمام مشغلههایم هر هفته سر خاک ایشان بروم و در تمام گرفتاریهایی که برایم به وجود میآید از مادرم میخواهم برایم دعا کند و برای من واضح است دعای مادر در حق من مستجاب شده است.
من تا مدتی نمیتوانستم از جایم بلند شوم و زمانی هم که بلند شدم حالت عادی نداشتم، کلید را به درب انداختم دستم توان باز کردن نداشت، سیدافضل وقتی حال من را دید، دستم را گرفت کلید را گرداند درب باز شد و داخل ضریح رفتم. وی به من گفت اینجا یقیناً تحت قبه اباعبدالله است هرچه از آقا میخواهی بخواه. من حدود دو ساعت آنجا به راز و نیاز پرداختم و همانجا مجوز کاروان سفینة النجاة را از حضرت گرفتم.
چگونه مخالفان انتقال علنی ضریح، موافق شدند
فارس: به ایران بازگشتید و آماده شدید تا مابقی ضریح را تا قبل از پنجم صفر به کربلا منتقل کنید ولی در خصوص اینکه مابقی ضریح را به طور علنی منتقل کنید مخالفانی داشتید.
در مراجعه از عراق بنده گزارش سفر را به اعضا هیئت امنا دادم، اما از کربلا به دفتر آیتالله سیستانی و حجت الاسلام شهرستانی اعلام کرده بودند که ما برای آوردن ضریح به صورت علنی نگران هستیم. این مطلب به هیئت امنا گزارش شده بود و در جلسه هیئت امنا هم برخی از اعضا برای انتقال به صورت علنی مخالفت کردند و گفتند که شاید در خود ایران هم مشکلاتی برایمان ایجاد شود.
اما با توجه به راز و نیازی که درون ضریح اباعبدالله با خداوند داشتم از سالم بردن ضریح به صورت علنی اطمینان خاطر داشتم. محکم در این خصوص استقامت کردم، دلم گواه بود که این کار با موفقیت انجام میشود. البته نمیدانستم چه اتفاقی میافتد و آنچه دیدیم فراتر از ذهن من بود اما در ارتباط با امنیت کار و اینکه کار به خوبی انجام میشود مطمئن بودم. این سکینه و این اطمینان بر قلب من حاکم بود و این هم چیزی نبود مگر آنکه در مرحله اول این را از سیدالشهدا مدد گرفتم و همه خواستهام در ضریح سیدالشهدا و تحت قبه آن حضرت (که روایت است که دعا در این مکان برآورده میشود) این بود که آبروی ما حفظ شود و باقی مانده ضریح را به خوبی منتقل کنیم.
البته دوستان بزرگوار بنده در هیئت امنا که انصافاً نسبت به بنده حق بزرگی دارند در نهایت با طرح بنده و انتقال علنی مابقی ضریح مطهر به کربلا موافقت کردند.
فارس: یعنی بعد از موافقت هیئت امنا، برنامهریزی سفر انجام گرفت؟
پس از اینکه هیئت امنا موافقت خود را با انتقال علنی ضریح اعلام کرد برنامهریزی و هدف گذاری دقیقی را انجام دادیم و پس از اینکه تریلی حمل ضریح را انتخاب کردیم، اخوان غفاری که در طول این چند سال به صورت افتخاری خدمات زیادی را به کارگاه ساخت ضریح انجام داده بودند طراحی مهندسی بسیار زیبا و دقیقی را انجام داده و ضریح به زیبایی و اطمینان خاصی بر روی تریلی نصب شد به گونهای که ضریح مطهر بدون هیچ آسیبی به کربلا رسید.
خواب راننده تریلی
فارس: به انتخاب تریلی اشاره داشتید، این کار چگونه انجام شد؟
با توجه به ارتفاع 3 متر و 30 سانتیمتری سازه چوبی ضریح نمیتوانستیم از تریلیهای متداول باربری استفاده کنیم زیرا یک متر و نیم هم ارتفاع کفی این تریلیها است و ارتفاع آن با سازه ضریح از حد استاندارد بار ترافیکی مجاز بالاتر میرفت. به همین دلیل با ماشین سازی اراک تماس گرفتیم. وقتی ارتفاع و عرض سازه را از ما پرسیدند گفتند با تریلی کمرشکن هم میتوانید کارتان را انجام دهید. مطلع شدیم شهرداری قم کمرشکن دارد. بنده به اتفاق حاج حسین خلج یکی دیگر از اعضای هیئت امنا و حاج علی غفاری که قرار بود طراحی نصب ضریح را بر روی تریلی انجام دهد به پارکینگ موتوری شهرداری رفتیم.
یکی از تریلیها برای کار ما مناسب بود و راننده تریلی هم آنجا بود. وقتی با او صحبت کردیم خبر نداشت برای چه کاری تریلی را نیاز داریم. به او گفتیم میخواهیم از این تریلی برای حمل یک بار استفاده کنیم آیا مشکلی ندارد؟ اصرار کرد برای چه میخواهید و برای کجاست. وقتی علت اصرارش را پرسیدیم گفت من پنج شب پیش خواب دیدم با این تریلی باری را به کربلا بردم. آنجا بود که به او گفتیم میخواهیم ضریح امام حسین(ع) را به کربلا ببریم. با شنیدن این حرف روی دستش زد و گفت «دیدی بالاخره امام حسین ما را دعوت کرد». بعد گفت تریلی مشکلی ندارد و از نظر فنی سالم است. ما نیز مجوز استفاده از این تریلی را از شهردار قم گرفتیم.
بدرقه تاریخی مردم قم
فارس: از چگونگی آغاز حرکت کاروان سفینةالنجاة و برنامه انتقال ضریح مطهر بگویید؟
آغاز حرکت ما از کارگاه ضریح شب شام غریبان امام حسین انجام شد. ضریح مطهر از کارگاه به میدان آستانه و در جوار بارگاه کریمه اهل بیت و گلزار شهدای شیخان منتقل شد و عزاداران حسینی در شب شام غریبان امام حسین(ع) در کنار ضریح سیدالشهدا به سوگواری پرداختند.
صبح روز ششم آذر ماه مصادف با یازدهم محرم مراسم بدرقه رسمی مردم قم با حضور استاندار، نمایندگان بیوت مراجع، حجتالاسلام شهرستانی نماینده تامالاختیار آیتالله سیستانی، تولیت حرم مطهر حضرت معصومه و امام جمعه قم برگزار شد و حدود ساعت 10 و 45 دقیقه حرکت کاروان آغاز شد. مردم قم با وجود اینکه بیش از چهار سال با ضریح مطهر مأنوس بودند و در مناسبتهای مختلف از ضریح دیدن کرده بودند، اما بدرقه باشکوهی از ضریح مطهر داشتند.
ازدحام جمعیت به قدری بود که ساعتها طول کشید تا کاروان به عوارضی قم- تهران رسید و وقتی رسیدیم ساعت پنج بعد از ظهر بود. در آنجا پرسنل نیروی انتظامی به همراه سردار مجتبایی فرمانده نیروی انتظامی استان یک مراسم رسمی عزاداری برگزار کردند و سپس در میان چشمان اشکبار بسیاری از مردم قم که حاضر نبودند دل از ضریح بکنند به سمت تهران حرکت کردیم.
اعضای کاروان نماز مغرب و عشا را در بین راه به جای آوردند و بعد به سمت مرقد امام حرکت کردیم، حدود ساعت 10 شب به مرقد امام خمینی رسیدیم. جمع زیادی از مردمی که از بعد از ظهر در انتظار ضریح بودند به استقبال آمدند و کاروان در میان خیل عظیمی از جمعیت که در مرقد امام تجمع کرده بودند در صحن حاج آقا مصطفی خمینی مستقر شد و مردم در جوار ضریح مطهر به عزاداری و سوگواری پرداختند.
فارس: چرا ضریح به میدان امام حسین نرفت؟
اعلام شده بود ضریح مطهر پس از اینکه یک شب در مرقد امام ماند برای زیارت مردم تهران به میدان امام حسین منتقل میشود و دو روز در آنجا خواهد ماند اما این اتفاق نیفتاد، چرا؟
جمعیت زیادی که برای استقبال و زیارت ضریح مطهر به مرقد امام آمده بودند سبب شد که استاندار تهران جلسه فوقالعادهای را با حضور اعضای شورای تأمین استان تهران بامداد آن روز تشکیل دهد و نتیجه این شد که با توجه به اینکه حفاظت کار در میدان امام حسین مشکل است و احتمالاً با ورود ضریح، با توجه به ازدحام جمعیت تهران تا آستانه تعطیلی پیش برود، ضریح مطهر در همان مرقد امام دو روز دیگر بماند و مردم تهران برای زیارت به آنجا بیایند.
البته اینکه حق حضرت امام بود که ضریح جدش در کنار مرقد ایشان دو شب اقامت داشته باشد، حق مطلب بود اما از طرفی کاش مسئولان تهران همت میکردند و ضریح را به داخل تهران میبردند تا برکات ضریح مطهر نصیب مردم تهران شود چون ما در طول مسیر کاروان این برکات را در شهرها و استانها مشاهده میکردیم که ای کاش در تهران هم این اتفاق میافتاد که متأسفانه این کار نشد.
ضریح اباعبدالله نقشههای وهابیت را در خوزستان خنثی کرد
فارس: حرکت کاروان و ضریح مطهر برای شهرها در طول مسیر چه برکاتی داشت؟
به عنوان نمونه و آن گونه که مسئولان استان خوزستان اعلام کردند سالها بود که وهابیت برای گمراه کردن مردم به ویژه جوانان این استان تلاشهای زیادی کرده و پولهای زیادی را خرج کرده بود که ورود کاروان سفینه النجاه به این استان و ابراز عشق و ارادت توصیف ناشدنی و با شکوه هزاران نفر از مردم این استان به ضریح مطهر اباعبدالله الحسین تمام برنامههای آنها را نقش بر آب کرد و به قول امام جمعه اهواز تا سالها این استان بیمه شد.
فارس: ماجرای توقف کاروان در کنار فرودگاه امام خمینی چه بود؟
پس از اینکه مراسم بدرقه ضریح در مرقد امام و با سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین صدیقی و مداحی حاج سعید حدادیان برگزار شد، مردم تهران نیز در کنار گلزار شهدای بهشت زهرا با ضریح مطهر اباعبدالله الحسین وداع کردند و کاروان به سمت فرودگاه امام خمینی حرکت کرد.
با توجه به اینکه عملیات انتقال 70 درصد ضریح توسط هواپیمایی جمهوری اسلامی انجام شد از ما درخواست کردند کاروان سفینة النجاه دقایقی را در فرودگاه توقف داشته باشد و پرسنل فرودگاه در جوار ضریح به عزاداری بپردازند به همین دلیل این کار صورت گرفت و تمام مسافرین و پرسنل فرودگاه امام و پرسنل هواپیمایی جمهوری اسلامی به ورودی فرودگاه آمدند و مراسمی در آنجا داشتیم و بعد مسیر را به سمت شهر ساوه ادامه دادیم.
البته در شهرها و شهرکهای مسیر مردم زیادی برای استقبال و بدرقه ضریح مطهر تجمع کرده بودند که دقایقی برای بهرهمندی عاشقان و ارادتمندان به سیدالشهدا کاروان توقف میکرد.
تمام مردم ساوه به استقبال آمده بودند
فارس: ساوه نخستین شهری بود که کاروان به طور رسمی وارد آن شد، استقبال مردم چگونه بود؟
تصور ما از شهری که به گفته مسئولانش حدود 220 هزار نفر جمعیت دارد آنچه دیدیم نبود، وقتی ما وارد ساوه شدیم با سیل جمعیتی فراتر از 300 هزار نفر مواجه شدیم وقتی هم که علت این جمعیت عظیم را جویا شدیم متوجه شدیم مردم از شهرها و روستاهای اطراف خود را به ساوه رساندهاند. به قول یکی از دوستان در آن روز در هر خانهای را در ساوه میزدی هیچ کس داخل خانه نبود و همه برای استقبال از ضریح مطهر اباعبدالله آمده بودند.
افزایش بیمهشدگان حوادث احتمالی از 40 به 400 هزار نفر
فارس: گفته بودید وقتی جمعیت استقبال کننده در ساوه را مشاهده کردید تعداد بیمه شدگان حوادث احتمالی در طول مسیر حرکت کاروان سفینه النجاه را افزایش دادید در این زمینه توضیح دهید؟
ما قبل از آغاز سفر پیشبینی کرده بودیم بسیاری از مردم شهرها و روستاها در طول مسیر به استقبال و بدرقه ضریح مطهر میآیند تا سقف 40 هزار نفر را برای هر شهر بیمه کردیم تا در صورتی که به کسی آسیبی وارد شد حقی از وی ضایع نشود، اما وقتی ما آن ازدحام جمعیت را در ساوه دیدیم سریعاً با بیمه تماس گرفتیم و عدد 40 هزار نفر را به 400 هزار نفر افزایش دادیم تا در ادامه سفر با مشکل قانونی مواجه نشویم.
اجتماع بی نظیر مردم اراک در استقبال از ضریح
فارس: از استقبال مردم اراک بگویید...
ما در شهر اراک با اوج ارادت مردم نسبت به ساحت مقدس حضرت سیدالشهدا مواجه شدیم به گونهای که مسئولان استان مرکزی اذعان داشتند که از ابتدای انقلاب تاکنون اراک چنین اجتماع عظیمی را به خود ندیده است.
اقشار مختلف مردم با همه گویشها، فرهنگها و وضعیتهای مذهبی متفاوت برای استقبال از ضریح مطهر آمده بودند حتی بنا بر گفته مسئولان شهر افرادی در مراسم استقبال آمده بودند. ما در طول مسیر بسیاری از خانمها را میدیدیم که شاید از دید ما نسبت به مذهب آنچنان تقید نداشته باشند اما با آن وضع ظاهری پابرهنه، اشک ریزان و حسین حسین گویان و سینه زنان حدود 10 کیلومتر به همراه کاروان حرکت کردند.
پیاده روی آیت الله حائری شیرازی همراه با مردم به دنبال ضریح
یادم نمیرود که آیت الله دری نجف آبادی امام جمعه اراک با اینکه بروز جمعه بود و باید برای اقامه نماز جمعه آماده میشد اما با میهمان خود آیت الله حائری شیرازی به خارج از شهر و به استقبال ضریح آمدند. در آنجا هر چه به آیت الله حائری شیرازی اصرار کردیم که سوار ماشین سوار شوند نپذیرفتند و گفتند که من میخواهم مثل مردم پیاده حرکت کنم که مقداری را با پای پیاده همراه ضریح آمدند.
جمعیت استقبال کننده به قدری زیاد بود که وقتی میخواستیم از روی پلی که در میان راه وجود داشت عبور کنیم همگی نگران بودیم که مبادا برای کسی اتفاقی بیفتد که البته با همکاری بسیار خوب سپاه و نیروی انتظامی و به لطف خدا اتفاقی رخ نداد.
افزایش زمان سفر به علت استقبال بی نظیر و غیرقابل پیشبینی
مدت زمانی که برای حرکت کاروان از قم تا کربلا برنامهریزی کرده بودید چند روز بود و آیا کاروان طبق برنامه حرکت کرد؟
ما برنامه ریزی که در ابتدای سفر انجام دادیم 13 روز و 12 شب بود که البته پیشبینی روستاها، شهرکها و شهرهای کوچک بین راه را نکرده بودیم. خیل مشتاقان و ارادتمندان به اهل بیت در روستاها در مسیر حرکت کاروان قرار میگرفتند و از ما درخواست میکردند تا ساعاتی را در کنار روستا و شهر آنها توقف کنیم تا بتوانند در کنار ضریح عزاداری و سوگواری کنند.
به همین علت مسیر حرکت ما از قم تا کربلا 18 روز طول کشید که پنج روز بیشتر از زمانی بود که ما برای این سفر برنامهریزی کرده بودیم.
عدم جمع آوری نذورات مردم در طول مسیر کاروان
فارس: در طول مسیر با وجود اصرار مردم شاهد بودم از دریافت نذورات مردم خودداری کرده و حتی صندوقهای ستاد بازسازی عتبات نیز در محلهای استقرار ضریح مشاهده نشد، علت چه بود؟
زمزمههایی شنیده بودیم از سوی افراد معاند و دشمنان وهابی که راهاندازی این کاروان به منظور جمعآوری بودجه است. ما نیز به منظور جلوگیری از شایعات و سو استفاده معاندین و اینکه ضریح نیاز مالی ندارد، طبق قراری که با رئیس ستاد بازسازی عتبات عالیات کشور گذاشتیم تصمیم گرفتیم به هیچ وجه در طول مسیر جمع آوری نذورات نداشته باشیم که البته این تصمیم را با همه بزرگان به ویژه رئیس سازمان اوقاف و امور خیریه کشور و نماینده ولی فقیه در اوقاف در میان گذاشتیم که ایشان هم استقبال کرد و در شأن حضرت سیدالشهدا هم نبود که ما صندوق داشته باشیم. ما در طول شش سال ساخت ضریح هم همین گونه رفتار کردیم و تنها جوابگوی مراجعات مردمی بودیم، به هیچ وجه هیچ کجا به جز داخل کارگاه ضریح مطهر صندوقی نگذاشتیم. حتی امامان جمعه شهرها و شهرستانها از ما درخواست میکردند که به ما اجازه جمع آوری بودجه بدهید که ما به هیچ وجه موافقت نمیکردیم.
در مسیر هم به لطف خدا و با هماهنگی ستاد بازسازی عتبات ما جمعآوری بودجه نداشتیم گرچه مردم دلشان میخواست مبالغی را اهدا کنند ولی ما آنها را به سمت حسابهای بانکی ستاد بازسازی عتبات عالیات هدایت میکردیم و به لطف خدا جلوی یاوه گویی بدخواهان گرفته شد.
حضور 7 میلیون نفر در مراسم استقبال و بدرقه ضریح
فارس: آیا این حجم استقبال مردم را در طول مسیر پیشبینی میکردید؟
ما میدانستیم انتشار فرهنگ عظیم عاشورایی در این مسیر اتفاق میافتد، اما این چیزی که روی داد فراتر از ذهن ما بود. باورمان نمیشد در طول حدود 1100 کیلومتر استقبال و بدرقه بیش از 5 میلیون نفر یا به قولی هفت میلیون نفر را داشته باشیم، میلیونها نفر آمدند با اشک و آه هم استقبال و هم بدرقه کردند.
همان شور و ولع که در استقبال بود در بدرقه هم بود، بعضی از شهرها مردم به هم وصل میشدند، به عنوان مثال مردم از ورود کاروان به اندیمشک تا خروج از خرمشهر به هم متصل شده بود به گونهای که مسیر 70 کیلومتری را ما 20 ساعت در راه بودیم. سرعت تریلی حمل ضریح در این مسیرها فراتر از پنج کیلومتر در ساعت نمیرفت و حتی به علت عشق و ارادت زیاد مردم این میزان در برخی از موارد به یک کیلومتر در ساعت میرسید.
شاید بتوانم ادعا کنم در طول تاریخ چنین استقبال و بدرقهای نداشتیم که حدود 1100 کیلومتر استقبال و بدرقه پیوسته باشد.
انتظار 10 ساعته مردم شوشتر زیر باران شدید
یادم نمیرود وقتی ما از دزفول حرکت کردیم صبح بود و اذان مغرب به صالح شهر رسیدیم، مردم شوشتر که شهر بعدی ما بود از ساعت پنج بعد از ظهر در ورودی شهر منتظر ورود کاروان بودند، زنها با بچه شیرخوار در بغل در هوایی بسیار سرد و با باران عجیبی که آمد تا سه نیمه شب، چیزی حدود 10 ساعت در انتظار به سر بردند.
من شنیده بودم که امام حسین بر دلها و قلبها حکومت میکند ولی در این سفر با گوشت و پوست خود این مطلب را لمس کردم که چگونه مردم با سید شهدا عشق بازی کردند.
اگر در شرایط عادی به یک زن بچهدار بگویید باید 10 کیلومتر پیاده بروی، شاید از اسمش لرزه بر اندامش بیفتد اما ما در طول مسیر کاروان دیدیم این کار در زیر باران انجام میگیرد که این چیزی جز عشق و علاقه به سید و سالار شهیدان نیست.
دلیل تغییر مرز خروجی ضریح از کشور
فارس: با وجود اینکه قرار بود از مرز شلمچه به عراق وارد شوید اما این کار صورت نگرفت...
در طول سفر کاروان سفینة النجاه ما حاج سید سعید طیب حسینی یکی از اعضای هیئت امناء را به کشور عراق فرستادیم تا برای ورود عراق کسب تکلیف کنیم. مسئولان عتبه حسینی خواستار ورود هوایی شدند که ما اعلام کردیم امکان اینکه قطعات را جدا کرده و وارد هواپیما کنیم نیست.
ما پیشنهاد مرز شلمچه را دادیم که با مخالفت عتبه حسینی مواجه شدیم و گفتند نمیتوانیم امنیت آنجا را برقرار کنیم که البته به شلمچه که رسیدیم گروههای اطلاع رسانی شبکههای تلویزیونی عراق برای پوشش تصویری مستقیم در بصره مستقر شده بودند.
ما همچنین با بررسیهایی که توسط سردار فتوحی از فرماندهان سابق لشگر 17 علی بن ابیطالب انجام گرفته بود مسیر چذابه را نیز پیشنهاد دادیم که با استخارهای که مسئولان عتبه حسینی انجام داده بودند هم مرز شلمچه هم مرز چذابه بد آمده بود و قرار شد از مرز مهران وارد کشور عراق شویم.
علت حرکت مخفیانه تریلی حمل ضریح از شلمچه تا مهران
فارس: با این وجود شما باید از میان مردمی که با سختی از بین آنها عبور کردید و به شلمچه رسیدید یک بار دیگر عبور میکردید، ضمن اینکه مردم استان ایلام هم در مسیر شما بودند و باید چند روز دیگر به مدت سفر اضافه میکردید، چه راهکاری برای عبور از این مشکل برگزیدید؟
طبیعتاً اگر میخواستیم این مسیر را همانگونه که آمدیم بازگردیم مردم بار دیگر برای عرض ارادت به ساحت مقدس حضرت سیدالشهدا جلوی کاروان را میگرفتند و زمان زیادی را از دست میدادیم به همین دلیل با استاندار خوزستان هماهنگ کردیم تا سولهای برای ما در همان مرز شلمچه آماده کند. ما تریلی حمل ضریح را ساعت حدود 11 شب به آنجا منتقل کردیم دیوارههای تریلی را رنگ کردیم و چادری را که از قبل آماده کرده بودیم روی محفظه شیشهای ضریح کشیدیم و تریلی کاملاً استترار شد و سحرگاه همان روز به سمت مرز مهران حرکت کردیم.
حتی به اعضای کاروان نیز که در هتل بودند اطلاع ندادیم. به لطف خدا و بدون اطلاع مردم از خرمشهر خارج شدیم و به نزدیک اهواز که رسیدیم به بقیه اعضای کاروان اطلاع دادیم تا به اهواز بیایند.
وقتی وانت پنچر شد
همانطور بیخبر مسیر را ادامه دادیم تا به اندیمشک رسیدیم و به سمت دهلران حرکت خود را ادامه دادیم. در مسیر برای تجدید وضو به امامزاده عباس رفتیم که آنجا برخی از مردم که در طول مسیر آمده بودند اعضای کاروان را شناختند در همان حال یکی از اهالی دهلران که وانت داشت، تریلی حمل ضریح را شناخت و به سرعت به سمت دهلران حرکت کرد تا به مردم اطلاع دهد، ما نیز که نمیخواستیم مرز خروج ما از ایران به دلیل مشکلات امنیتی که در عراق وجود دارد لو برود نگران شدیم که در دهلران زمین گیر شویم اما حدود یک ربع که به سمت دهلران حرکت کردیم مشاهده کردیم وانت پنچر شده و در راه مانده است و موفق نشده تا مردم را خبر کند.
به لطف خدا به شهر مهران رسیدیم با هماهنگیهایی که از قبل با گمرک و همچنین پلیس گذرنامه کرده بودیم وارد گمرک مهران شدیم. در آنجا مردم شهر مهران متوجه شدند و بدون توجه به پلیس وارد پایانه مهران شدند و تا مرز آمدند و درخواست داشتند که ما به داخل شهر مهران برگردیم.
دو ساعتی ما آنجا بودیم و رفته رفته به جمعیت مردم افزوده شد و استاندار، فرماندار و امام جمعه ایلام و مهران اصرار به برگشتن به ایلام و یا حداقل مهران داشتند که ما برایشان توضیح دادیم که علت اینکه ما غیر علنی وارد عراق میشویم مسائل امنیتی داخل کشور عراق است که آنها هم همراهی کردند و از مردم درخواست کردند که اجازه بدهند ما عبور کنیم و مردم نیز با وجود میل باطنی موافقت کردند و ما وارد مرز عراق شدیم.
فارس: پس از ورود به خاک عراق، امنیت کاروان چگونه تأمین شد؟
داخل مرز که شدیم جناب آقای نوری مالکی یگان ویژه حفاظت خودش را فرستاده بود که از افسران بلند پایه بودند و همچنین ارتش عراق و نیروهای انتظامی و امنیتی و نیروهای راهنمایی با ماشینهای مسلح و همچنین نمایندگانی از عتبه امام حسین که ما را تحویل گرفتند و شبانه به سمت کربلا حرکت کردیم.
قبل از طلوع فجر به مدینة الزائر در نزدیکی کربلا رسیدیم و نماز صبح را همانجا اقامه کرده و شام و صبحانه را آنجا صرف کردیم.
فارس: مراسم استقبال در عراق توسط مسئولان عتبه حسینی برگزار شد؟
هر چند چادر را از روی تریلی برداشتیم و شکل و شمایل تریلی را به صورت اول برگرداندیم و به صورت رسمی وارد کربلا شدیم اما مراسم استقبال رسمی نداشتیم مسئولان عتبه گفتند چون ما یک بار مراسم استقبال برای 70 درصد ضریح که قبلاً منتقل شده بود برگزار کردیم دیگر نیازی نیست این کار را انجام دهیم. اما شما میتوانید به صورت آشکار وارد کربلا شوید.
ما هم کاروان را به سمت حرم مطهر حضرت امام حسین حرکت دادیم که مردم نیز در راه همراهی کردند البته نه به صورت مرحله اول که 70 درصد از ضریح منتقل شده بود. ضریح در صحن عقیلة الزینب مستقر شد و تا فردای آن روز در آنجا ماند.
فارس: زائران ایرانی که در کربلا حضور داشتند همانند مردم شهرهای ایران برای تبرک جستن خود را به ضریح میرساندند؟
شعور، معرفت و بینش مردم ایران بسیار بالاتر از آن است که عدهای بخواهند در سایتها و روزنامهها مطالبی را بگویند، ضریح مطهر تا داخل ایران بود مردم به آن تبرک میجستند اما وقتی به کربلا رسیدیم همان مردم دیگر در کربلا این کار را نکردند. آنجا چون دستشان از سیدالشهدا کوتاه بود به ضریحی که نام سیدالشهدا بر روی آن بود تبرک میجستند.
همانهایی که در ایران برای این ضریح دست و پا میشکستند و از خود بی خود میشدند و تلاش میکردند خود را به این محفظه شیشهای برسانند در کربلا این حالت را نداشتند چرا که در کنار مضجع شریف امام حسین بودند.
عشق، علاقه و ارادت این مردم به حضرت سیدالشهدا بهتر و بیشتر، سالمتر و راسختر از آن کسانی است که ادعا دارند.
25 ساعت رانندگی بدون صرف غذا
فارس: از شیرینیهای سفر بگویید...
تمام این سفر از ابتدا تا انتها شیرینی و حلاوت بود. من یک روز حساب کردم آقای رضا قنبری راننده تریلی 25 ساعت مستمر پشت ماشین است حتی غذا هم نخورده و تنها برای نماز پایین رفته است که خود من هم همراه ایشان بودم و از تریلی جدا نمیشدم.
زمانی بود که من بچهها را برای استراحت به هتل میفرستادم اما خودم دو شبانهروز نخوابیده بودم.
یکی از رانندههای اتوبوس همراه کاروان میگفت با اینکه خوابمان درست نیست، غذایمان سر موقع نیست اما آن قدر این سفر لذت بخش است که انسان میخواهد همچنان ادامه داشته باشد و به پایان نرسد.
مردم میآمدند با شال و روسری عرقهای راننده تریلی را به عنوان تبرک پاک میکردند چرا که راننده حامل ضریح امام حسین است.
شاهد بودم وقتی راننده تریلی با این ابراز ارادت مردم مواجه میشد میگفت «قربانت بگردم امام حسین از یک گدا چه ساختی».
مردم نذورات بسیاری را در طول مسیر کاروان میدادند در شهرهای مختلف ایستگاههای فراوان صلواتی دایر شده بود و از مردم پذیرایی میشد. در خوزستان به ویژه در شهر آبادان صدها دیگ غذا پخته شده و در بین مردم توزیع شد.
سفری سراسر حلاوت و شیرینی
فارس: آیا این سفر سختی و تلخی هم به همراه داشت؟
گفتم که تمام سفر این قدر شیرینی و حلاوت داشت که تلخی و سختیای به یاد ندارم. ما بی خوابی، غذا نخوردن، سرما و... را جزو مشکلات و سختیها نمیدانیم، تنها مشکل زمانی بود که سفر تمام شد، همه اعضای کارون به اتفاق میگفتند ای کاش سفر به این زودی تمام نمیشد و این را واقعاً از صمیم قلب میگفتند و وقتی سفر تمام شد همگی افسوس میخوردند.
فارس: ماجرای کبوتر همراه کاروان چیست؟
هنگام بدرقه کاروان توسط مردم قم در خیابان امام یکی از عاشقان اباعبدالله بیش از 50 کبوتر در جلوی کاروان رها کرد که یکی از این کبوترها به داخل ضریح آمد و بیرون نرفت و همراه کاروان سفینة النجاه تا کربلای معلی آمد. اعضای کاروان نیز طی این روزها به این کبوتر آب و دانه میدادند و در کربلا آن را تحویل خدام حسینی دادند و این کبوتر رفت و به کبوترهای حرم سیدالشهدا پیوست.
همش جا نشد ادامش در سايت خبرگذاري فارس
نظرات شما عزیزان: